ندای هدایت


دوازدهم مهر امسال دکتر احمدی نژاد در همایش استانداران سراسر کشور حضور یافت و سخنان را مطرح کرد که بخشی از آنها منتشر شد ولی بخشهای بسیاری از آن تاکنون انتشار نیافته بود، روز پنجشنبه همزمان با برگزاری جلسه حامیان دولت اسلامی در سالن اجلاس سران ،  مسئولان برگزاری این جلسه در بسته ای فرهنگی اظهارات دکتر احمدی نژاد در همایش استانداران سراسر کشور را منتشر و در اختیار حامیان دولت اسلامی قرار داد.

http://s2.picofile.com/file/7174768923/President21.jpg

• امروز به لحاظ شرایط عمومی، اقتصادی و به لحاظ شرایط بین الملل جمهوری اسلامی ایران در نقطه اوج است و هیچ گاه این همه عزت برای جمهوری اسلامی نبود و یک نشاط کاری و فضای امید در کشور می باشد. توجهات جلب شده، بسیاری امیدوار شده اند به کار، تلاش و سرمایه گذاری انگیزه و جهت واحد در کشور برای ساختن ایران پیدا شده که این یک موهبت بزرگ الهی است که خدای متعال عنایت کرده، به بنده و شما توفیق داد که در متن قضایا حضور داشته باشیم، توفیق و فرصت خدمتگذاری پیدا نماییم. من می خواهم به شما بگویم قدر این فرصت را بدانید. شیاطین به دنبال این هستند که این فرصت را بگیرند. لحظات متعلق به ملت است و اگر فرصت ها از بین رفت، دیگر تجدید نمی شود.

• به خدا در عالم هیچ خبری نیست، الا جایی که شما قدمی برای خدا بردارید، که در آنجا خبری است و یک خبر ماندگار در فضای غیرالهی هیچ چیزی وجود ندارد و جز وهم و خیالات؛ از آقای اوباما در خیالات است تا سایرین، جز مسیر الهی حقیقت، چیزی وجود ندارد.

• اگر خدا از انسان راضی بود و بقیه ناراضی، انسان برنده است. همه عالم ناراضی باشند و دشنام دهند ولی اگر خدا راضی باشد انسان برنده است. ولی برعکس همه دنیا تعریف کنند اما خدا راضی نباشد، خسرالدنیا و الاخره. البته طی کردن مسیر الهی این نیست که در رختخواب بخوابد و همه چیز بر وفق مراد باشد و همه تعریف و تمجید کنند.

• کار برای خدا یعنی عبور از خود، حالا مثلا برای راضی کردن یک نماینده-حالا خیلی هم محترم- آدم پا بگذارد روی اصول خودش، حتی برای راضی کردن یک عالمی –البته علما در نزد ما خیلی عزیزند- آدم پا بگذارد روی آرمانهای خودش. البته همان موقع وجدان آدم پیغام می دهد ولی توجه نمی کنیم. یا در جایی باید از حقی دفاع کند ساکت می نشیند. نتیجه اش چه خواهد شد؟ جمهوری اسلامی ایران برپا شد تا حکومت اسلام، عدالت، پاکی و ایستادگی بر ارزش ها، اصول و حق بوجود بیاید. نه بده بستان ها، خودخواهی ها و غیره که برخی اصرار دارند بوجود بیاید.

• کار برای خدا این نیست که در بستر راحت انسان گاز بدهد و حرکت کند. اگر اینگونه بود که تفکیکی به وجود نمی آمد و معلوم نمی شد که مرد کیست و نامرد کیست. بالاخره آزمایش ها هست و فتنه ها برای همه است، اینگونه نیست که برای من است و برای شما نیست، برای مردم عادی هست ولی برای بازاری نیست، برای مقلد هست و برای مرجع نیست.

• یک عالمی که انسان خوبی است نزد من آمده بود، می گفت: "چرا با همه درافتادی، خوب یک سری را برای خود نگه می داشتی،. در این دوران خلافکار زیاد است تو چرا با همه درافتادی، خوب یک عده را برای خود نگه می داشتی، بعد آن عده دیگر را می زدی و می آمدی سراغ این عده." به او گفتم "خیلی ممنون، این ایراد را به امیرالمومنین(ع) بگیرید، چرا به من که عددی نیستم می گیرید؟ همین حرف را مگر به ایشان نزدند، جواب چه بود..."

• کار باید برای خدا باشد که کار برای خدا شکست در آن نیست، می دانید که شکست نیست و ذاتش پیروزی است. حتی اگر انسان روی زمین بیافتد و زیر سم اسبان باشد. امام آمد و این درس را داد. اصلا وقتی می گویم که آمدیم حکومت برمبنای ولایت برپا کردیم، یعنی همه و همه برای خدا کار کنند.

• به ما می گویند انحرافی، از اول گفتیم که این ها را قبول نداریم و این شیوه مدیریتی را قبول نداریم و آمده ایم این شیوه مدیریت را عوض کنیم، پایش هم ایستادیم تا الان. تازه شما فهمیدی که با فلان آقا خط ما جداست؟ خوب معلوم است که جداست، اگر می خواستیم جدا نباشیم که کاندید نمی شدیم. مردم به همان آقا رای می دادند، از روز اول گفتم آمده ام تا حلقه های بسته مدیریتی را بشکنم. من تنها کسی بودم که گفتم مشکلات کشور به علت انحراف از خط امام است و باید برگردیم به این اصول و در عمل پایش ایستاده ایم.

• باید جدا می شد و خدا را شکر که جدا شد. می دانید که من افتخار می کنم که امروز عده ای علیه من حرف می زنند. فکر می کنند ما ناراحت می شویم. به خدا من خوشحال می شوم و می گویم خدایا شکرت که معلوم شد من با این ها نیستم خدایا شاهد باش که من با اینها نیستم. خیال می کند من ناراحت می شوم و یا صندلی را چسبیده ام و حالا اگر به ظاهر به خطر افتاد ناراحت شوم. نه! والله من در دلم جشن است که به من فحش می دهند خدایا شکرت که مشخص شد ما با این ها نیستیم. به راحتی متهم کنیم افراد را، به راحتی افترائات سنگین می زنند.

• چهار سال است که هر چه افترا به من و نزدیکانم می زنند. اصلا ترسی ندارند از برخورد و پیگیری معلوم است که به آن ها مصونیت داده اند که آقا خیالت راحت باشد، برو هر چه می خواهی بگو. می گوید: "اطرافیان رئیس جمهور یا دزدند یا فاسد." و تیتر روزنامه ها می شود فکر می کنند من برای خودم ناراحت می شوم. والله من دلم برای آنها می سوزد. ریاست جمهوری! اصلا ریاست جمهوری کل دنیا را بدهند بگویند که حق یک مورچه را پایمال کن والله نمی ارزد و خسارت است.

• ببینید چه خبر است در فضای مدعیان سیاسی. همه کسانی که در سال 84 پدر من را در آوردند که تو برو کنار و رای نمی آوری، بگذار آن آقا بیاید. ولی من گفتم "نمی خواهم بروم کنار"، چرا زور می گویند؟ شش سال است که شمشیرها را آخته اند. حالا فکر کرده اند که فرصتی پیدا کرده اند، بابا طرفدار ولایت فقیه این است که با عملش ولایت را ببرد بالا، جیب ها را پر کردند و شکم ها را انباشتند از حرام. همه ناراحتی مردم به خاطر عملکرد این هاست. طی 25 سال بعد می گویند ما طرفدار ولایت فقیه هستیم ولی احمدی نژاد ضد ولایت فقیه است.

• عده ای فکر کردند این مسیری که دولت می رود، برای آنها در دوره بعد چیزی در نمی آید. هرچه می بینند که راستای مسیر دولت به آنها نمی رسد. لذا گفتند: "باید دولت را بزنیم." خیلی صحنه روشن است، حالا ما به خاطر مصالح مردم و کشور سکوت می کنیم که می گویم چرا شروع کردند، اول گفتند این ها رمال و جادوگر و غیره هستند. ولی در آخر معلوم شد جن گیرها و رمال ها و ... با همه سیاسیون ارتباط دارند جز با ما. خوب پس کو این همه گرفتید، رمال و جادوگر و گفتید با دولت ارتباط دارند؟ خوب کجا هستند؟ چطور شد و صدایش به یکباره خوابید! این همه تهمت زدند و در آخر گفتند که "این ها وابسته به بیگانه هستند."

 همان روزنامه که ادعای رویه انقلاب دارد، روز قبل از سفر به نیویورک نوشت که فلانی می خواهد سازش کند با آمریکا، من می خواهم سازش کنم؟ شما در تهران جرات ندارید اینگونه علیه آمریکا صحبت کنید، هیچ کدامتان جرات ندارید، اگر داشتید در این 30 سال می زدید. یک دهم را می زدید. نزدید، پایتان را که از ایران بیرون می گذارید همه محافظه کار می شوید و می روید در لانه ها، کدامتان جرات دارید در سازمان ملل اینگونه علیه آمریکا صحبت کنید؟ ما می خواهیم سازش کنی؟ برای چه باید سازش کنیم؟ آنهایی که به دنبال مال و منال و سهمیه و قاچاق و بورس و ... هستند به دنبال سازش باآمریکا هستند نه ما.

• ما رفتیم آمریکا آمدیم. درباره آقای مشایی داستان می نویسند. جرم آقای مشایی این است که آقایان فکر کردند که ایشان می خواهد کاندید شود، فقط همین. هیچ جرم دیگری ایشان ندارد؛ ولله پاکترین عضو دولت است. بنده 25 سال است که ایشان را می شناسم. نماز شبش ترک نشده است. این همه علیه ایشان حرف زدند، ولی یکبار علیه یک کدام از اینها حرف نزده است. جرمش فقط همین است؛ خوب می خواهی کاندید شوی برو بشو، چرا فکر می کنی باید کسی را که کاندید شده له کرد که البته له نمی شود، چرا که خداوند پشتیبان است.

• خیال کردند که فحش بدهند، روزی صدبار بنویسند و روی منبرها و تریبون ها بگویند، اتفاقی می افتد. این طوری نیست، والعزة لله و وللرسول، وای به حال روزی که خدا دفاع از مظلوم توسط عده ای را، خودش بر عهده بگیرد.

• از شش سال پیش ولی ما گفتیم این سیستم بانکی غلط است و در داخلش سوءاستفاده است. اما به جای اینکه اختیارات بدهند، اختیارات ما را کاهش دادند، تا هیچ دخالتی در بانک ها نداشته باشیم، شورای پول و اعتبار را از ما گرفتند و موضوع بانک مرکزی هم در مجمع تشخیص مصلحت خوابیده، قانون برنامه را بدون حکم رئیس بانک مرکزی ابلاغ کردند، آن ماده را برداشتند و بقیه را ابلاغ کردند.

• کسی آمده نامه نوشته که بزرگ راه شمال را می سازم، ما نامه را فرستادیم، قرارگاه سازندگی هم نامه نوشته است، عین همان را فرستاده ایم. آن وقت این را گرفتند سند که آقای مشایی از دزدها حمایت کرده، آیا آقای مشایی مسئول تخلف در بانک صادرات است؟ شخص آقای جهرمی زنگ زده به رئیس شعبه گفته این وام را بدهید، چون از دفتر رئیس جمهور پیگیری می کنند. به دروغ منظورش دفتر جای دیگری بود. ولی گفته دفتر رئیس جمهور، چون که نمی توانسته اسم آنجا را ببرد بی دینی و بی تقوایی اینقدر؟ چه خبر شده؟ آقای مشایی از دزد حمایت کرده؟ خوب 30 میلیون نامه رسیده. ما نوشتیم بررسی و مساعدت، پیشنهاد خوبی است! پس چه باید بنویسیم؟ چه طور من 2 میلیون نامه دادم به بانک برای وام 5 میلیون تومانی، خودم امضا کردم که این 10 میلیون وام گرفته برای مرغداری و 2 ماه است قسطش عقب افتاده، عمل نکردند آنها را؟؛ معلوم است که یک بازی سیاسی کثیف است ولی بدانید که موفق نمی شوند.

• ولایت مداری افراد را می خواهید بسنجید، بسنجید، که چقدر خودشان را فدا می کنند برای نظام، چوب هم می خورند ولی سکوت می کنند، چرا که اگر ما جواب بدهیم نظام آسیب می بیند.

• مسئولی نامه می نویسد برای من و از ابتدا تا انتها درباره جن و رمال و اینها حرف می زند. من گفتم همه این استدلالت به خودت می چسبد، ما که هیچ وقت درباره جن و رمال حرفی نزدیم و دنبالش هم نبودیم. هر کس برای خدا کار کند خودش کمک می کند و نیازی به جن و جن گیر و رمال ندارد. یکی از مسئولین آمد پیش من و گفت من مطمئن هستم که تو طلسم شده ای. گفتم خوب من چگونه طلسم شده ام؟ گفت ما رفتیم و آدمی پیر کارهای جادو و طلسم است را آوردیم و گفته احمدی نژاد طلسم شده. بهش گفتم خوب بگویید باطل کند. گفت این مطلب را گفته اند ولی گفته نمی شود؛ چون طلسمش خیلی محکم است و ممکن است اگر چیزی بزنیم برگردد به خودمان و ما را بکشد. من به او گفتم اگر این طور است، پس همه طلسم هستیم. گفتم این واقعا موجب خجالت بنده هست و بعد از 32 سال می آیی و درباره جن و طلسم با من صحبت می کنی و من را متهم می کنی. رسما به من گفتند که شما محبوب شدید و در انتخابات چیزی بگویید و از کسی حمایت کنید رای می آورد! خوب آیا ما تبلیغ کردیم، یا کار کردیم؟! همه می گویند که تبلیغات دولت ضعیف است. تبلیغات نداریم که، پس کار کردیم، خوب می گویید کار نکنیم؟ می دانید چه حرفی می زنید؟

• اگر یک ریال سوءاستفاده از آقای مشایی پیدا کرده بودند، آقای مشایی را اعدام می کردند. می نویسند آقای مشایی چون فامیل فلانی است، دفاع می کند. بنده 25 سال است ایشان را می شناسم قبل از اینکه فامیل بشویم معاون بنده بود، نه اینکه چون فامیل بودیم شده که معاون، مثل داستان مناظره است. به من گفت میلیاردر آوردی در دولت، گفتم بله در دولت شما پابرهنه ها آمدند، میلیاردر رفتند بیرون ولی در دولت ما میلیاردر آمدند نه بشوند، ما فامیل نیاوردیم. معاون بود فامیل شدیم. مگر این جرم است؟ یعنی این باعث شده خدای ناکرده حق را زیر پا بگذاریم؟

• آن آقایی که از اول مقابل ما بود، 10 بار از طریق پسرش پیغام داد که ما با تو کاری نداریم، تو چرا خودت را سپر قرار دادی و نمی گذاری ما آن بالایی را بزنیم؟ گفتم ما یک تار موی آن بالایی را با هزارن مثل شما عوض نمی کنیم. من با اعتقاد آمده ام.



به آقا گفتم با ۲ تا دوست اینطوری، فاتحه ولایت خوانده است


رئیس جمهور کشورمان همچنین افزود: مخالفین ما بعضی حرفها را می گویند که ما از بیت رهبری شنیده ایم. اینها از کجا از جلسه خصوصی من و رهبری مطلع می شوند که حرفهای خصوصی بین من و رهبری را می دانند؟

وی ادامه داد: شما بدانید که ولایت فقیه از جنس محبت است و حالت خشن و دستوری ندارد. رابطه پدر و پسری است. پیامبر فرمود من و علی "پدر امت" هستیم. یک عده گفتند که نه، باید بحث ارباب و رعیتی باشد و گفتند که رهبری می تواند زن شما را بر شما حرام کند. به آقا گفتم اگر شما دوتا دوست اینطوری داشته باشید فاتحه ولایت خوانده می شود.



http://s2.picofile.com/file/7174745913/president522.jpg


• خدمت آقا هم عرض کردم: "ما هیچ ادعایی نداریم و اگر شما اجازه بفرمایید این مدت زمان باقی مانده را انجام وظیفه کنیم، وگرنه می رویم می نشینیم خانه و خودم با مردم صحبت می کنم و اجازه نمی دهم یک نفر اقدامی بکند." خیلی راحت است، یک کیف وسایل من است، آن را بر می دارم و می روم و در دنیا اتفاقی نمی افتد. اینها فکر می کنند که خیلی مهم است که برسند به خیابان پاستور. خوب الان هم که سر کار هستید چه کار کردید؟ الان چه کاری برای نظام کردید و چه خدمتی انجام دادید؟

 


• من تنهای تنها هم بمانم این راه را خواهم رفت. این را بدانید، البته خدا را شکر تنهایی وجود ندارد. ولی مطمئن باشید اگر تک و تنها بمانم من یک کاغذ را که حق مملکت پایمال شود و ارزش ها زیر سوال برود امضا نخواهم کرد. چه تهمت ها به من زدند که اینها حجاب را قبول ندراند! دین را قبول ندارند! بهایی هستند! از یک طرف می گویند انجمن حجتیه اند و از طرف دیگر می گویند بهایی اند! هر چه می خواهند فحش می دهند.
 

متاسفیم که یک شخص مدعی اسلام می گوید "مدیریت امام زمان در مملکت دروغ است."


• ما نیامده ایم که هرچه خواستند امضا کنند و یا برای خودمان کاری بکنیم، رهبری گفتند شما حرف نزنید، گفتیم چشم و خوشحالیم که حرف نمی زنیم، نه انیکه ناراحتیم، ولله من برای آنها ناراحتم که در جمهوری اسلامی بهترین دوستان ما رفتند کجاها، ما مانده ایم. باعث تاسف است که یک شخص مدعی اسلام می گوید "مدیریت امام زمان در مملکت دروغ است." این نمی فهمد چه می گوید. خوب اصل جمهوری اسلامی ایران را زیر سوال برده ای. خوب اگر مدیریت امام زمان نباشد، نیابتش معنایی دارد؟ چون این مدیریت هست نیابتش ارزش دارد. متوجه نیست زیرآب کجا را دارد می زند. برخی نیز به به و چه چه می کنند.


• گفت یک میلیارد دلار دولت برده، الان خودت فهمیدی اینگونه نیست، کمیسیون اصل نود و قاضی فهمیده که نبرده، جرات نداری اعلام کنی و الان که نزدیک انتخابات است باز می گویی 12 میلیارد. خوب است من هم بگویم الان تو کدام خانه نشسته ای؟ بگم از پول ... کجا خرج کردی؟


• خیال نکنید که همین طوری می شود راه خدا را رفت. البته ممکن است که تنبک زن هم راه خدا را سیر کند و نمی خواهم این را نفی کنم، ولی کسی که مسئول است باید از دل سختی ها بگذرد و عمل کند. جالب است جمله ای از امام را نوشتند که می فرماید: "ما همه در مسیر صراط هستیم و صراط از بطن جهنم عبور می‌کند."

 

http://s2.picofile.com/file/7174770321/President22.jpg


• عزیزان من! برای خدا کار کنید و باید بایستیم در راه امام و اسلام و ولایت، که خیلی ظریف است و عشقش به این است که 24 ساعته کار کنی و تو را در این مسیر بزنند، اوج عشق آن است که در راه خدا تکه تکه شوی، که امام حسین(ع) و یارانش در اوج هستند، که هیچ کس به آنها نخواهد رسید.

• آقایی که در زمان شهرداری به من چندین بار پیغام فرستاده که فلان برج را بده به پسر من و ما ندادیم؛ خوب الان علیه ما حرف می زند.

• الان تمام افتخاراتی که دوستداران نظام به آن می بالند غالبا برای این دولت است. غیر از اصل انقلاب و دفاع مقدس، می گویند فضایی شده ایم، هسته ای شده ایم، نانو تکنولوژی و بیوتکنولوژی و ... همه برای این دولت است. برای خدا کار کردیمف برکت می دهد که دشمنان به دنبال شکستن این هستند و خبر دارم که طراحی کرده اند دولت را مشغول کنند تا کار نکند. حال آنجایی که دستشان برسد ضابطه – ای بنویسند و قفل کنند که کار انجام نشود، انجام می دهند مثل صندوق ملی توسعه.

• عزیزان من، کار، کار، کار، ما از شما نمی خواهیم که بیایید از ما دفاع کنید، یا از آقای مشایی دفاع کنید. آقای مشایی خدایی دارد که از او دفاع خواهد کرد و من شک ندارم آنچنان دفاع خواهد کرد که در تاریخ ثبت بشود. چون که بعد از انقلاب به مظلومیت آقای مشایی نداشتیم، فقط شهید بهشتی بود و تمام، یه جوری می نویسند که انگار 24 ساعته عده ای دارند من را مدیریت می کنند. هر چه می شود می گویند پیشنهاد جریان انحرافی است!

• فضای استانها بایستی آرام باشد. دشمن می خواهد ذهن مردم را نسبت به کل نظام بزند، به دنبال فروپاشی هستند و می خواهند القا کنند که همه مسئولین کشور فاسدند و نباید این را بگذاریم با اطمینان بایستی کارها را دنبال کنیم و برای من یقین است که کسانی که عالمانه علیه دولت هستند عاقبت به خیر نخواهند شد و این تعصب دفاع از دولت نیست. چرا که دولت ضعف زیادی دارد و خود من از همه بیشتر ضعف دارم و به آن واقفم. ولی ظلم ربطی به ضعف ندارد و در سنت های الهی ظلم جواب و پاسخ خودش را دارد و طوفانی در راه است که می آید ئ به فضل الهی تمام گرد و غبار را از ساحت مقدس نظام جمهوری اسلامی می زداید. 200 هزار شهید چه کسانی بودند که والله امثال بنده انگشت کوچک آنها هم نمی شدیم و چند صد هزار جانباز که 20-30 سال است دارد زجر می کشد، چقدر پدران و مادران و مستضعفین عالم چشمشان به این نظام و انقلاب است.

• جهت دولت جهت صلاح و پاکی، خدا و پیامبر، معصومین و امام عصر(عج) است. چطور می توانیم اینها را کنار بگذاریم؟ می گویند: "چون اینها معتقد به ولایت و حکومت امام زمان هستند، ولایت فقیه را قبول ندارند." آخر آی آدم حسابی! اتفاقا ما که به دنبال حکومت امام زمان هستیم ولایت فقیه را قبول داریم، اگر کسی معتقد به حکومت امام زمان نباشد ولایت فقیه را می خواهد چه کار؟

 


• جلسه می گذارند می گویند "خوب رحیمی، مشایی، بقایی را زدیم و خیالمان راحت شد." و به دنبال زدن تک تک شما و وزرا هستند. یک روز حاجی بابایی و یک روز حسینی و حال نوبت تک تک شما می رسد و در این 2 سال خواهید دید. چرا که فکر می کنند تک تک شما می خواهید کاندید ریاست جمهوری شوید. البته اینها خواهد گذشت.
ارسال در تاريخ چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:, توسط روح الله

 

 

بدی کردیم ، خوبی یادمان رفت

ز دلها ، لایروبی یادمان رفت

به ویلایِ شمالی خو گرفتیم

شهیدانِ جنوبی یادمان رفت ...

 

تفنگ های پر برای شلیک به مغزهای پر ساخته شده اند!

 و مغزهای خالی برای پر کردن این تفنگها.

 

نعناء را هرچه بچینی جایش سبز می شود کم که نمی شود هیچ، زیاد هم میشود .
بخشش و کرم هم مثل نعناچینی است ؛ نترس جایش جایگزین می شود ، پر می شود .
و این وعده ی خداست :
انفقتم من شیء فهو یخلفه و هو خیر الرازقین
هرچه در راه رضای حق انفاق کنید به شما عوض می بخشد و او بهترین روزی دهنده است. 

آری، آنچه بچینی او جایگزینش می کند.

 

وقتی بچه بودم پدرم می گفت :  هر زمان خودت به تنهایی توانستی بند کفشهایت را ببندی مرد شده ای. اما من به پسرم می گویم: هر وقت توانستی بند کفشهای دوست داشتنی ات را خودت باز کنی و آن را به پابرهنه ای ببخشی آنگاه مرد شده ای.

 

الماس، کربنی است که تحت فشار به الماس تبدیل میشود؛

فشار های زندگی را تحمل کن تا الماس شوی ...

ارسال در تاريخ چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:, توسط روح الله

 ديروز يك روز طوفاني در تاريخ پرونده هسته اي ايران بود. ايران چند ضربه كاري پي در پي به دشمنان غربي خود وارد كرد، ضرباتي كه بي گمان هيچ تحليلگر يا سازمان اطلاعاتي آن را پيش بيني نكرده بود.

 

در گام اول ايران اعلام كرد كه مجتمع هاي سوخت 20 درصد براي راكتور تهران را به طور كاملا بومي توليد كرده و اولين مجتمع از اين نوع را در قلب راكتور تهران جاي گذاري كرد.


خبر دوم اين بود كه ايران نسل جديدتري از ماشين هاي سانتريفيوژ را توليد كرده كه در قياس با نسل هاي قبلي در واقع نسل چهارم محسوب مي شود و قدرت تفكيك آن 3 برابر نسل اولي است كه اكنون به عنوان ماشين استاندارد در تاسيسات غني سازي ايران استفاده مي شود.

سومين خبر اين بود كه ايران تعداد ماشين هاي سانتريفيوژ در تاسيسات غني سازي خود را به نحو قابل توجهي افزايش داده است.

چهارمين خبر كه به نحو كاملا غير منتظره اي منتشر شد و براي مدتي تمام منابع غربي را در شوك فرو برد اين بود كه ايران تقريبا به طور ناگهاني اعلام كرد 6 كشور اروپايي وارد كننده نفت از ايران در آستانه قطع دريافت نفت قرار دارند مگر اينكه در رويه خود اصلاحاتي اساسي به عمل بياورند.

و آخر از همه، سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران به كاترين اشتون رئيس تيم مذاكره 1+5 با ايران نامه اي نوشت و اعلام كرد كه ايران آماده است مذاكرات با 1+5 را در اولين فرصت ممكن از سر بگيرد.

 


يك بار ديگر اين صحنه را مرور كنيد. چه اتفاقي در حال رخ دادن است. آيا آمريكايي ها و اروپايي ها هرگز تصور مي كردند كه ايران چنين پاسخ هايي براي آنها تدارك ديده باشد و ايران همه اين پاسخ ها را در يك روز اعلام كند؟ ابتدا اجازه بدهيد ببينيم چه اتفاقي افتاده است.

اعلام توليد بومي سوخت راكتور تهران يك دستاورد فني بسيار گرانقيمت است. به نوشته کیهان، روزي كه مذاكرات وين در اكتبر 2009 ميان ايران و گروه وين (فرانسه، آمريكا و روسيه) متوقف شد، گلن ديويس سفير آمريكا در آژانس بين المللي انرژي اتمي و نماينده اين كشور در مذاكرات وين به صراحت اعلام كرد حال كه ايران مكانيسم مبادله را براي تامين سوخت راكتور تهران نمي پذيرد، بايد مطمئن باشد كه خود به تنهايي قادر به توليد سوخت اين راكتور نخواهد بود.

در واقع كاملا روشن بود كه غربي ها اميد فراوان دارند كه بتوانند با گروگان گرفتن سرنوشت 850 هزار بيمار سرطاني در ايران پس از پايان يافتن سوخت راكتور و توقف توليد راديو داروها، ايران را وادار به كوتاه آمدن در مقابل درخواست خود براي مبادله مواد هسته اي و نهايتا تعليق غني سازي اورانيوم كنند. حتي در مذاكرات استانبول هم كه آخرين مذاكرات انجام شده ميان ايران و كشورهاي غربي است، اعضاي گروه وين مجددا با تاكيد متكبرانه بر اينكه ايران نمي تواند سوخت راكتور تهران را در داخل توليد كند از ايران خواستند حجم مواد ارسالي به خارج را از 1200 به حدود 1800 كيلوگرم افزايش بدهد. پاسخ ايران در مقابل تمام اين سخنان اين بود كه تن به هيچ درخواست زياده خواهانه اي نخواهد داد و اگر غربي ها مي خواهند يك بار ديگر اراده و تسليم ناپذيري ايران را امتحان كنند، انتخاب با خودشان است.

نكته جالب تر اين است كه قيمت تمام شده راديوداروهايي كه ايران در راكتور تهران توليد مي كند گاه تا 10 برابر كمتر از نمونه هاي مشابه خارجي است و بنابراين ايران به زودي خواهد توانست به يك صادر كننده عمده راديو دارو حداقل در ميان كشورهاي منطقه تبديل شود.


توليد نسل جديد ماشين هاي سانتريفيوژ هم يك خبر راهبردي است. ايران نسل جديد ماشين ها را در حالي توليد كرده است كه از حيث تامين قطعات لازم براي توليد سانتريفيوژها در تحريم كامل قرار دارد و اين تحريم ها آنچنان سخت گيرانه است كه تمامي استانداردهاي مندرج در اساسنامه آژانس را درباره ضرورت تسهيل همكاري هاي صلح آميز ميان كشورها نفي مي كند. با اين حال، ايران موفق شده يك سانتريفيوژ با طراحي كاملا بومي، و قطعات و ساختاري كاملا متفاوت از آنچه در نمونه هاي خارجي وجود دارد را به طور انبوه توليد كند.

معناي اين دستاورد فني در ساده ترين بيان ممكن آن است كه اولا بازدهي و بهره وري تاسيسات غني سازي ايران به هر ميزان كه ماشين هاي قبلي با ماشين هاي جديد جايگزين شود افزايش خواهد يافت، ثانيا تاسيسات هسته اي ايران مي توان حداقل تا يك سوم ابعاد فعلي كوچك شود، ثالثا با افزايش كارايي ماشين ها حجم توليد مواد غني شده افزايش خواهد يافت و ضايعات و دورريز فرآيند كاهش خواهد يافت بنابراين ايران مي توان در زمان كمتر محصولي با كيفيت و حجم بيشتر توليد كند. 

روشن است كه تحقق همزمان همه اين تحولات در تاسيسات غني سازي ايران به معناي يك انقلاب همه جانبه است. تاسيساتي كه غربي ها مي گفتند روز به روز در حال كاهش كارايي است و با سر هم كردن رمان هاي علمي تخيلي درباره موضوعاتي مانند استاكس نت از كند شدن كار در آن خبر مي دادند اكنون در آستانه يك جهش عظيم است و به زودي در وضعيتي قرار خواهد گرفت، هم از نقطه غير قابل بازگشت عبور مي كند و هم وارد منطقه مصونيت خواهد شد.

اما درباره قطع صادرات نفت به اروپا موضوع بسيار مهم تر است. روز اولي كه صهيونيست ها ايده قطع خريد نفت از ايران را در دامن اروپا و آمريكا گذاشتند تحليلشان اين بود كه اين امر به سرعت ايران را در موقعيتي قرار خواهد داد كه مجبور شود ميان بقاي نظام و تداوم سياست هاي هسته اي اش، يكي را انتخاب كند. تصور آمريكايي ها و اروپايي ها در عين حال اين هم بود كه با قرار دادن يك دوره مهلت 6 ماهه مي توانند اولا؛ فشارها و اعتراض هاي داخلي را در ايران احيا كنند و ثانيا؛ با اعمال تدريجي تحريم اول جلوي وارد شدن شوك به بازار جهاني نفت را بگيرند و ثالثا؛ جايگزين هايي براي تامين نفت خود بيابند. 

در واقع غرب تصور مي كرد اينجا انتهاي كار است و ايران هم قادر به يافتن هيچ راه حل يا نشان دادن واكنش متناسبي نخواهد شد. بدون شك چيزي كه آمريكايي ها و اروپايي ها حتي به آن فكر هم نمي كردند اين بود كه ايران تصميم بگيرد خود درباره قطع صادرات نفت پيش دستي كرده و اروپا را در حالي كه پيكر ضعيفش زير بار بحران اقتصادي در حال له شدن است، سرماي شديد آن را فرا گرفته و هيچ جايگزيني هم براي خريد نفت با شرايط مناسب پيدا نكرده در مخمصه اي تاريخي و بي سابقه قرار بدهد. 

بدون شك اين تصميم ايران در اين مقطع، يك تصميم تاريخي است. در حالي كه غرب سعي مي كرد جدول زماني خود را به ايران تحميل كرده و چارچوب هاي فضا را شكل بدهد، اكنون روشن است كه ايران به اصلي ترين تعيين كننده مشخصات صحنه بازي مبدل شده است.

و گام آخر يعني ارسال نامه به كاترين اشتون در مناسب ترين زمان ممكن برداشته شده است. ايران اين نامه را پس از يك دور قدرت نمايي كامل به غرب ارسال كرده است. در حالي كه آمريكا و اروپا محاسبات ايران را هدف گرفته بودند، ايران هم محاسبات آنها را هدف گرفته است. پيشنهاد آغاز مذاكرات در حالي كه ايران سوخت رآكتور تهران را توليد كرده دقيقا به اين معناست كه مذاكرات ديگر نمي تواند از همان جايي از سر گرفته شود كه در استانبول پايان يافته بود.

آغاز مذاكرات در شرايطي كه نسل جديد ماشين هاي سانتريفيوژ و تاسيسات فردو در حال بهره برداري است به معناي كاهش اساسي توان غرب براي استفاده از ادبيات تهديد در مقابل ايران است ضمن اينكه به همه كشورهاي مخالف تشديد فشارها و تحريم ها اين پيام را خواهد داد كه بايد در مخالفت خود جدي تر باشند چرا كه تحريم و فشار نه فقط ايران را متوقف نمي كند بلكه مي تواند با افزايش سرعت و عمق برنامه هسته اي ايران آنها را با غافلگيري هاي بزرگتري هم در آينده مواجه سازد. و مهم تر از همه، رفتن پاي ميز مذاكره هنگامي كه ايران در قطع صادرات نفت به اروپا پيش دستي كرده است مهم ترين اهرم مذاكراتي اشتون را از وي خواهد گرفت. 

ترديدي نيست كه كاترين اشتون و اعضاي گروه 1+5 قصد داشتند در مذاكرات آينده ايران را تهديد كنند كه يا با درخواست هاي آنها موافقت مي كند يا اينكه تحريم نفتي ايران از سوي اتحاديه اروپا حتما در ماه ژوئن 2012 اعمال خواهد شد. حالا خانم اشتون چه چيزي براي تهديد ايران در اختيار خواهد داشت؟


بن بست راهبردي و در نتيجه فاجعه مذاكراتي كه مجموعه تحولات روز 26 بهمن به غرب تحميل كرد جاي بحث هايي بسيار عميق تر از اين دارد اما يك نكته در هر حال جان كلام است: تلاش خصمانه براي تغيير محاسبات ايران جز اينكه به تعديل ذليلانه خط قرمزهاي غرب ختم شود، هيچ نتيجه ديگري نخواهد داشت.

ارسال در تاريخ پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:, توسط روح الله

 

                                           
 
    کلیپ تصویری در مورد فروش دختران ایرانی در امارات !

                   دانلود
ارسال در تاريخ چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, توسط روح الله

 

در مراسم افتتاح دستاوردهای جدید صنعت هسته ای نام چند سایت هسته ای به نام شهدای هسته ای تغییر کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، در مراسمی که امروز چهارشنبه در تهران با حضور رئیس جمهور برگزار شد، سایت فردو به نام سایت شهید علیمحمدی ، سایت هسته ای تهران به نام سایت شهید شهریاری و مجتمع پژوهش و فناوری سایت تهران به نام شهید رضایی نژاد تغییر نام یافت.

علاوه بر این سایت نطنز نیز به عنوان سایت شهید احمدی روشن و مجتمع غنی سازی اس 8 سایت نطنز نیز به نام شهید قشقایی تغییر نام یافت.
 
ارسال در تاريخ چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, توسط روح الله

 

 

 

 

 

 

 

 

 رسانه هاي بيگانه جنجال فراواني درباره امكان تكرار وقوع حادثه اي مشابه نيروگاه فوكوشيما در نيروگاه اتمي بوشهر برپا كرده اند، اما آيا امكان تكرار چنين واقعه اي در ايران وجود دارد؟

 زلزله 9 ريشتري در سواحل ژاپن بار ديگر ناتواني انسان را در مقابل تغييرات طبيعي و خشم زمين به نمايش گذاشت. 
 

در حالي كه جامعه ژاپن تمام تلاش خود را براي آمادگي درمقابل يك زلزله تمام عيار و استحكام ساختمان ها و بناهاي ساخت دست بشر متمركز كرده بود، ناگهان سونامي و امواج چندين متري سبب غافلگير شدن ژاپني ها شد. 
 

اين امواج كه در اثر حركت زمين در بستر دريا ايجاد شده بودند، ناگهان سواحل و شهرهاي ساحلي شمال شرق ژاپن را تبديل به كوهي از آوار و خرابه كردند و تنها در شهر "مياگي " سبب كشته و مفقود شدن ده هزار نفر شدند. 
 

به گزارش فارس،در اين ميان فاجعه ديگري نيز در راه بود و آن هم اختلال در نيروگاه اتمي فوكوشيما و انفجارهاي پياپي در راكتورهاي آن و خطر ذوب شدن ميله هاي سوخت هسته اي و تكرار فاجعه اي همچون واقعه چرنوبيل در اتحاد جماهير شوروي بود. 
 

البته در اين ميان تلاش تكنسين هاي ژاپني براي جلوگيري از چنين واقعه اي موثر بوده و از ذوب شدن ميله هاي سوخت جلوگيري شده است اما نكته اي در اين ميان جالب است، تلاش رسانه هاي بيگانه براي تحت تاثير قرار دادن برنامه هسته اي ايران و نا امن جلوه دادن تاسيسات هسته اي ايران است. 
 

نكته اي كه شايد تنها تعبير شايسته آن گرفتن كره از آب است.

 

 

* آيا بوشهر هم مانند فوكوشيما خواهد لرزيد

نيروگاه بوشهر و فوكوشيما از لحاظ موقعيت مكاني تقريبا شبيه به يكديگرند. هر دو نيروگاه در حاشيه دريا احداث شده اند تا براي خنك كردن بخار توليدي توسط نيروگاه از آب دريا استفاده شود.
گرچه دو نيروگاه از لحاظ ساختاري با يكديگر تفاوت هايي دارند، اما از اصول مشتركي براي كار برخوردار هستند. 
در اين ميان آنچه كه سبب ايجاد اختلال در نيروگاه اتمي فوكوشيما را فراهم كرد، نه زلزله نه ريشتري بلكه انهدام تاسيسات خنك كننده نيروگاه توسط سونامي بود. 
البته نكته اصلي در اين ميان آن است كه آيا استان بوشهر از لحاط لرزه اي قادر به ايجاد زلزله اي با قدرت هشت تا نه ريشتر است تا بتواند سونامي همانند سونامي ژاپن ايجاد كند و نيروگاه اتمي بوشهر را در هم بكوبد. 
استان بوشهرتقريبا نواري به نسبت باريك است و در فاصله بين 27 درجه تا 30 درجه عرض شمالي و 50 تا 52 درجه طول شرقي قرار گرفته است. 
اين استان از شمال به استان خوزستان و قسمتي از استان كهگيلويه وبوير احمد واز شرق به استان فار س و از جنوب شرقي به قسمتي از استان هرمزگان واز جنوب وغرب به خليج فارس محدود است . 
گسل‌هاي اصلي لرزه اي منطقه بوشهر عبارتند از: 
 

1-گسل كازرون:كه اين گسل گسلي است تقريباً شمالي -جنوبي با جابجايي امتداد لغز راست گر ودر بخش باختري شهر كازرون گسترش دارد.كه در حدود 210 كيلو متر از جنوب كوه دينار در شمال شروع مي شود وتا ساحل بوشهر در خليج فارس ادامه دارد و داراي درازاي حدود 120 كيلومتر است. 
2-گسل برازجان:كه اين گسل بارها مكان زلزله هاي مخرب منطقه بوشهر بوده است. 
3-گسل كره بس يا زون گسل منگرك:كه اين گسل در 90 كيلومتري شرق منطقه بوشهر قرار دارد.وطول آن 130 كيلومتر است. 
4-گسل هاي زير تاقديس ها، گسل هاي كوچك فشاري وكشش و گسل هاي تراستي كه سبب ايجاد لرزه هاي كوچك مي شوند. 
نيروگاه اتمي بوشهر در فواصل 110 كيلومتري از منطقه زلزله خيز كارون و در فاصله 170 كيلومتري از منطقه لرزه خيز فيروز آباد قرار دارد. 
به غير از لرزه هاي كوچك 4 تا 5 ريشتري زمين لرزه هاي بزرگ در منطقه محدود به استان فارس، عملا گسل فعالي كه لرزه هاي سنگين در منطقه را ايجاد كند، در نزديكي نيروگاه بوشهر وجود ندارد. 
با اين حال حتي اگر ادعاهاي رسانه هاي خارجي را باور كنيم و حتي امكان زمين لرزه هايي كه در هر دو قرن اتفاق بيفتد را در نظر بگيريم، امكان به وجود آمدن لرزه هايي با درجه 7 ريشتر در مقياس دروني زمين را در نظر بگيريم، باز هم چنين لرزه اي براي ايجاد اختلال و يا حتي تخريب يك نيروگاه اتمي ناكافي است. در ژاپن نيز يك زمين لرزه 9 ريشتري نيروگاه اتمي فوكوشيما را با مشكل مواجه كرد، واقعه اي كه در تاريخ لرزه نگاري استان بوشهر طي چند هزار سال گذشته بي سابقه است و اين مساله بنا به گفته علي اكبر اعتماد رييس سازمان انرژي اتمي در زمان آغاز ساخت نيروگاه مورد توجه قرار گرفته است.

اما چگونه نيروگاه بوشهر مي تواند چنين لرزه اي را تحمل كند؟

 

*ضربه گيرهاي 112 اينچي نيروگاه اتمي بوشهر

براي ايمن سازي نيروگاه اتمي بوشهر در مقابل لرزه هاي احتمالي تمام سازه بر روي ضربه گير هاي لاستيكي ساخته شده است. 
ضربه گيرهايي كه روي پلاستيك هايي به ضخامت 112 اينچ بنيان گذاشته است. اين لرزه گيرها امكان مقاومت در مقابل زمين لرزه هايي تا 8 ريشتر را فراهم مي كند. 
در كنار اين نيروگاه بوشهر از سپرهاي حفاظتي ديگري نيز بهره مي گيرد. اين گونه ملاحظات و تمهيدات ايمني در هيچ صنعتي نظير صنايع هسته اي رعايت نمي شود. گرچه با تكنولوژي موجود امكان ساخت و بهره برداري صد در صد ايمن نيروگاه هاي هسته اي وجود ندارد، آسيب پذيري نيروگاه هاي جديد به مراتب كمتر از آسيب پذيري محتمل در زمينه هاي ديگر استفاده از تمدن صنعتي است

 

*ساير لايه هاي حفاظتي نيروگاه بوشهر

در حال حاضر در سراسر دنيا ايمني نيروگاه هاي هسته اي از جمله نيروگاه بوشهر بر پايه "دفاع در عمق " بنا نهاده مي شود. چنين ديدگاهي طراحان را بر آن وا مي دارد تا سلسله اي از حايل هاي فيزيكي را به صورت پشت سر هم در مسير انتشار مواد راديو اكتيو به محيط مدنظر قرار دهند. 
وجود چند لايه حايل فيزيكي از آثار سوء مواد راديو اكتيو به پرسنل بهره بردار، محيط پيرامون نيروگاه و مردمي كه در اطراف نيروگاه زندگي مي كنند، جلوگيري مي نمايد. اين حايل ها به ترتيب عبارتند از: شبه سراميكي قرص هاي سوخت، غلاف ميله هاي سوخت، تجهيزات مدار اول، كره فولادي و در نهايت كره بتوني. لازم به ذكر است كه بيش از 98% محصولات شكافت (مواد راديواكتيو) در داخل شبه سراميكي قرص هاي سوخت محبوس مي گردند. 
ساختمان بتني رآكتور در مقابل برخورد مستقيم هواپيماي غول پيكر بوينگ 747، هواپيماهاي جنگي و زلزله اي به شدت 8 ريشتر مقاوم بوده و در صورت بروز چنين سوانحي هيچ صدمه‌اي به تأسيسات راكتور و قلب آن وارد نمي‌شود و سيستم كنترل و حفاظت خودكار نيروگاه به راحتي آن را خاموش و به وضعيت ايمن مي‌رساند 
جالب اينجا است كه نيروگاه اتمي چرنويل در اتحاد جماهير شوروي كه در سال 1986 منفجر شد، فاقد گنبد بتوني محافظ بود و همين مسئله سبب گسترش مواد راديو اكتيو شد.

 

*سوء استفاده رسانه اي از يك موضوع

در نهايت تمام اين گفته ها به اين نكنه كه ختم مي شود كه تمام نيروگاه ها تحت نظر آژانس بين المللي انرژي اتمي فعاليت مي كند. 
هر نيروگاهي بر آغاز فعاليت بايد جواز لازم را از آژانس انرژي اتمي را كسب كند. 
نيروگاه اتمي بوشهر نيز مانند تمام نيروگاه هاي اتمي اين بازرسي ها را پشت سر گذاشته است و در صورت هرگونه نقص از ادامه كار آن جلوگيري مي شود 
البته اين در صورتي است كه اين رسانه ها آژانس بين المللي انرژي اتمي را قبول داشته باشند و اعتقاد نداشته باشند كه آژانس بين المللي انرژي اتمي با ايران همدست شده است. 
 

ارسال در تاريخ چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, توسط روح الله

 

بیست و پنجم بهمن ماه 23 سال قبل، جنجالی ترین حکم اعدام تاریخ معاصر دنیا صادر شد: «اعدام به محض رویت مجرم» حکمی که امام خمینی (ره) درباره سلمان رشدی اعلام کرد و واکنش های سیاسی و اجتماعی زیادی را در پی داشت اما هیچ کدام از این واکنش ها نتوانست از خشم جوامع اسلامی نسبت به این نویسنده مرتد و تلاش برای اجرای حکم او کم کند.
مجله مهر:   بیست و پنجم بهمن ماه 23 سال قبل، خبرسازترین حکم اعدام تاریخ معاصر دنیا صادر شد: «اعدام به محض رویت مجرم» حکمی که امام خمینی (ره) درباره سلمان رشدی اعلام کرد و واکنش های سیاسی و اجتماعی زیادی را در پی داشت اما هیچ کدام از این واکنش ها نتوانست از خشم جوامع اسلامی نسبت به این نویسنده مرتد و تلاش برای اجرای حکم او کم کند. در این حکم آمده بود:
 
«باسمه تعالى‏
 
إنا لله و إنا إلیه راجعون‏
 
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان مى‏رسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانى» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم و چاپ و منتشر شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتواى آن، محکوم به اعدام مى‏باشند. از مسلمانان غیور مى‏خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسى جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است ان شاء اللَّه. ضمناً اگر کسى دسترسى به مؤلف کتاب دارد ولى خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفى نماید تا به جزاى اعمالش برسد.
 
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
 
روح الله الموسوی الخمینى‏ 25 بهمن 1367/ 7رجب1409»
 
 
 
سلمان رشدی «آیات شیطانی» اش را در سال 1987 به سفارش «گیلون ریتکن»، رئیس یهودی انتشارات وایکینگ نوشت و برای نگارش آن 580 هزار پوند دستمزد دریافت کرد. دستمزدی که به اعتقاد خیلی از مولفان، تا آن زمان در تاریخ انگلستان بی سابقه بود. اما این کتاب، در کمتر از یک ماه در هند ممنوع اعلام شد و مردم بنگلادش، سودان، مصر، افریقای جنوبی، سریلانکا و پاکستان هم با راه اندازی تجمع های اعتراض آمیز، خواستار جلوگیری از انتشار آن شدند.
 
 
 

در همان زمان امام خمینی (ره) حکم اعدام سلمان رشدی را صادر کردند و دولت انگلستان در واکنش به این حکم حمایت خود را از این نویسنده مرتد علنی کرد. وزارت کشور انگلیس اقدامات شدید امنیتی را برای سلمان رشدی در نظر گرفت و اعلام کرد که مسئولیت حمایت از او را به عنوان یک شهروند انگلیسی به عهده می گیرد. سلمان رشدی بعد از آن در مکانی نامشخص و تحت نظارت محافظان دولتی انگلیس نگهداری شد اما هزینه های محافظت از او در سال آنقدر بالا بود که ولیعهد انگلستان یک بار اعلام کرد سلمان رشدی سربار پرخرجی برای مالیات دهندگان انگلیسی است!
 
 
 
محبوبیتی که به نفرت تبدیل شد
 
سلمان رشدی در خانواده ای به دنیا آمد که پدر، یک تاجر تحصیل کرده اهل کمبریج بود و مادر آموزگاری در بمبئی. او قبل از آن که به سن 14 سالگی برسد، برای حضور در مدرسه راگبی به انگلستان سفر کرد و همان جا در یک مدرسه خصوصی در بمبئی ثبت نام شد تا بعدها در در رشته تاریخ ادامه تحصیل دهد.
 
علاقه سلمان رشدی به ادبیات باعث شد تا بعد از فارغ التحصیلی، اولین کتاب خود را با عنوان گریموس منتشر کند اما این کتاب مورد استقبال مردم قرار نگرفت. شش سال بعد، سلمان رشدی دومین اثر خود را به نام بچه‌های نیمه‌شب منتشر کرد که بر خلاف اثر قبلی توجه محافل ادبی را جلب کرد و برنده جایزه بوکر شد. اما محبوبیت آثار سلمان رشدی خیلی زود با انتشار چهارمین کتابش به نام آیات شیطانی از بین رفت و اهانت به باورهای مذهبی مسلمانان، از او نویسنده بی تعهدی ساخت که حتی در زادگاهش هم حمایت نمی شد.
 
مبارزه و شهادت
 
مدتی بعد از انتشار حکم اعدام سلمان رشدی، رسانه‏‌هاى خارجى تلاش کردند تا شایعه نادرست بخشودگی مشروط سلمان رشدی را سر زبان ها بیندازند. بر اساس این شایعات، در صورت توبه سلمان رشدی، حکم اعدام او لغو مى‏شد. اما امام خمینى(ره) در این باره فرمودند: «این موضوع صد در صد تکذیب مى‏گردد. سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال، تمامى همّ خود را به کار گیرد تا او را به دَرک واصل گرداند. اگر غیر مسلمانى از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریعتر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل مى‏خواهد به عنوان جایزه و یا مزد عمل به او بپردازند.»
 

 
 
در همان زمان، مصطفی مازح جوان انقلابی عضو حزب‏الله ‏لبنان مقدمات اجرای حکم سلمان رشدی را  فراهم کرد. او موفق شد خود را به محل اقامت سلمان رشدی در یکی از هتل های لندن برساند و در هتل مستقر شود. اما نیروهای امنیتی به او مشکوک شدند و اتاق را محاصره کردند تا در نهایت انفجار مواد منفجره ای که در اتاق بود منجر به شهادت او شود.
 
شهید مصطفی مازح در وصیت نامه اش خطاب به امام خمینی (ره) نوشته بود: «هیچ کس تو را تنها نخواهد گذاشت... فرمایشات تو را در هر زمان و مکان اجرا خواهیم کرد. شجاعت تو را به یاد جهانیان خواهیم آورد و در روز برگزاری نماز در قدس شریف...»
 
 
 
زندگی پنهانی
 
23 سال از صدور حکم ارتداد سلمان رشدی می گذرد و در تمام این سال ها او همچنان با محافظ و به شکل مخفیانه در مجامع عمومی حاضر می شود. با این حال، سلمان رشدی در آخرین مصاحبه خود با روزنامه آرتس اعلام کرده که آثار فتوای قتل اش هنوز به طور کامل از زندگی او پاک نشده است: «زمانی که (امام) خمینی علیه من فتوا داد، برای مدتی فکر کردم که همه چیز برایم تمام شده، مدت‌های زیادی نمی‌توانستم راحت زندگی کنم، به راحتی نمی‌توانستم هرآنچه را که می‌خواهم بر زبان آورم، چون تحت تدابیر امنیتی خیلی شدید مخفیانه زندگی می‌کردم. مدت زمان زیادی از آن فتوا می‌گذرد و من هنوز زنده‌ام، مردم فکر می‌کنند که فتوای من به فراموشی سپرده شده است، من دیگر نمی‌ترسم و اکنون آنچه را که می‌خواهم به راحتی به زبان می‌آورم.»
 
این در شرایطی بود که سلمان رشدی همراه با محافظان دولتی و بدون حضور عکاسان در این مصاحبه شرکت کرده بود. مصاحبه ای که حتی محل انجام آن هم اعلام نشد!
 
 
 
ممنوعیت حضور غیرفیزیکی سلمان رشدی
 
وحشت سلمان رشدی از حضور در مجامع عمومی به همین جا ختم نمی شود. نفرت جهانی از این نویسنده مرتد آنقدر ماندگار است که او حتی از ظاهر شدن در ویدئو کنفرانس ها هم احساس امنیت نمی کند!
 
چند هفته قبل، وقتی مشاوران سلمان رشدی اعلام کردند که او قصد شرکت در جشنواره بین المللی ادبیات هند را دارد، تجمع های اعتراض آمیزی از سوی مسلمانان این کشور به راه افتاد. نتیجه این تجمعات لغو سفر سلمان رشدی به زادگاهش بود.
 
سازمان های اطلاعاتی در ایالت های مهاراشترا و راجستان هند اعلام کردند که گروهی در بمبئی در نظر دارند او را در جیپور به قتل برسانند و به همین دلیل سلمان رشدی تصمیم گرفت از طریق ویدئو کنفرانس در نشست های جشنواره حضور داشته باشد. اما این حضور غیرفیزیکی هم با مخالفت مسلمانان هندی رو به رو شد و صاحب مکان برگزاری این جشنواره اعلام کرد که عده ای از مخالفان سلمان رشدی به محل برگزاری مراسم وارد شده اند تا از پخش تصاویر او جلوگیری کنند. به این ترتیب نام سلمان رشدی از فهرست شرکت کنندگان در جشنواره خط خورد.
 
 
 
رسوایی های اخلاقی
 
شهرتی که سلمان رشدی به خاطر رفتارهای غیراخلاقی اش به دست آورده، کمتر از شهرت او بعد از انتشار کتاب آیات شیطانی نیست. سلمان رشدی که در 4 ازدواج پیشین خود هر بار یکی از مدل های جنجالی انگلستان را به عنوان همسر خود معرفی کرده، این بار یک رسوایی اخلاقی جدید به بار آورده که پای آن به فیس بوک هم رسیده است.
 
 
 
 
مدتی قبل، دیلی میل خبر داد که یکی از کاربران 30 سال فیس بوک به نام «دوراح رز» از روابط خود با سلمان رشدی پرده برداشته و پیام های مبتذلی را که رشدی برای او ارسال می کرده منتشر کرده است.
 
دوراح که شهرت اخلاقی خوبی ندارد، به دلیل افشای این رابطه از سوی سلمان رشدی تهدید شده و در ارتباط با رسانه ها از رشدی به عنوان فردی بی ادب که چندین بار نامه خشونت آمیز ارسال کرده یاد می کند.
 
ارسال در تاريخ سه شنبه 25 بهمن 1390برچسب:, توسط روح الله

 

         سی و سومین بهار آزادی مبارک

ارسال در تاريخ پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:, توسط روح الله

 

به هرحال آب و برق مجانی، چه با سفارش امام بوده و چه نبوده، مصوبه دولت موقت در تاریخ ۸ اسفند ۵۷ بوده است آنهم با قید فعلا و برای اقشار کم درآمد، نه برای همیشه و همه مردم. نکته مهمتر اینکه علی رغم چاپ اصل سخنان دوازدهم بهمن امام در مطبوعات آن روز، هنوز هم عده ای اصرار دارند که امام در بدو ورود به ایران، وعده ی آب و برق مجانی را داده است!


ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:, توسط روح الله

 طبیعتاً بستن تنگه هرمز با زنجیر نخواهد بود(!) ؛‌ نیروهای مسلح ایران به مدت بیش از دو دهه است که با بودجه های قابل توجه و حمایت های گسترده مسوولان کشور ، مدرن ترین و متنوع ترین سلاح های ضدکشتی را تولید و انبار کرده اند.

 
 " تنگه هرمز"‌ شاه کلید روابط خصمانه ایران و آمریکاست ؛ از زمانی که آمریکایی ها بحث تحریم نفتی ایران را مطرح کردند ، تهران نیز این پیام را علنی کرد:‌ اگر نفت ما صادر نشود ، نفت کس دیگری هم از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد.

سپس مانور نظامی ارتش ایران در تنگه هرمز برگزار و نحوه بستن تنگه تمرین شد. قرار است در ماه جاری نیز مانور دیگری توسط سپاه در همین منطقه برگزار شود.

آمریکایی ها هم تهدید کردند اگر ایران تنگه را مسدود کند ، آنها واکنش نشان خواهند داد. قضیه به حدی بالا گرفت که حتی اوباما نیز پیامی به عالی ترین مقام جمهوری اسلامی ایران فرستاد و تنگه هرمز "خط قرمز"‌ ایالات متحده دانست و در همان حال بر مذاکرات مستقیم نیز تأکید کرد.
خلیج فارس و بستن تنگه هرمز

حال سخن این است که آیا ایران می تواند تنگه را ببندد و اگر بست ، چه اتفاقاتی می تواند متصور باشد؟! در این نوشتار می کوشیم به این سوال ها پاسخ دهیم.

ایران چه زمانی تنگه هرمز را خواهد بست؟

تهدید به بستن تنگه هرمز ، مانند گیوتینی است که تا فرو نیفتاده ، می تواند به عنوان اهرم فشار مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین ، ایران تا حد امکان از فرود آوردن این گیوتین تهدیدآمیز اجتناب خواهد کرد.

در عالم سیاست ، صرفاً‌ این مهم نیست که چه کاری انجام دادی ، بلکه این نیز مهم و گاه مهم تر است که چه کاری می توانی انجام دهی.
همین که طرف های مقابل ایران به این باور برسند که ایران توانایی بستن تنگه هرمز را دارد ، خود عامل بازدارنده و اهرم فشار و چانه زنی است.

فرود آوردن گیوتین "مسدودسازی هرمز"‌ زمانی رخ خواهد داد که تهدید غرب در تحریم نفتی ایران به حد تکمیل برسد و واقعاً مانع از فروش نفت ایران در دنیا شوند و نیز فشارهای اقتصادی بر ایران به حدی برسد که ایران چاره ای جز مقابله خصمانه نداشته داشته باشد.

به بیان دیگر اگر ایران مجبور باشد ،‌ اقدام به بستن تنگه خواهد کرد تا اقتصاد کشورهای متخاصم ( چه کشورهای عربی که با افزایش تولید نفت خود بر خلاف سهمیه اوپک راه را برای تحریم ایران هموار کرده اند و چه کشورهای غربی که بانی تحریم علیه ایران هستند) را دچار آسیب متقابل کند.
راهبرد تهران ، "تقسیم زیان های تحریم ایران" است.

بستن تنگه هرمز چگونه محقق می شود؟

طبیعتاً بستن تنگه هرمز با زنجیر نخواهد بود(!) ؛‌ نیروهای مسلح ایران به مدت بیش از دو دهه است که با بودجه های قابل توجه و حمایت های گسترده مسوولان کشور ، مدرن ترین و متنوع ترین سلاح های ضدکشتی را تولید و انبار کرده اند.

اگر تا پیش از این بستن تنگه هرمز صرفاً با نیروهای دریایی و تجهیزات ساحل به دریا مسیر بود و دشمن نیز می توانست با غلبه بر نیروی دریایی و ساحلی قضیه را منتفی کند ، هم اکنون انواع موشک های ضدکشتی ایران می توانند نه تنها از سواحل که حتی از استان آذربایجان غربی و خراسان شمالی هم به سمت کشتی ها در تنگه هرمز شلیک کنند.
علاوه بر این موشک های بالستیک ، موشک های میان برد (مانند قارعه و نصر1) قادرند از کنار آب های خلیج فارس تا عمق خاک استان کرمان ، تنگه را مدام موشک باران کنند.

همچنین مین گذاری تنگه هرمز مخصوصاً با استفاده از قایق های تندرو - که به تیراژ زیاد در اختیار نیروهای مسلح ایران قرار دارند و بسیار هم مدرن و مجهزند - می تواند تنگه را ببندد ؛ حال بماند راکت ها و توپخانه ساحلی و قایق های پرنده و هواپیماهای بدون سرنشین و ... ایران.
تنگه هرمز

نکته این که تمام عرض تنگه هرمز برای کشتی های بزرگ و نفت کش ها قابل عبور نیست و تنها کانالی به عرض حدوداً 10 کیلومتری معبر نفتکش ها و کشتی های عظیم الجثه است. بنابراین بارش مداوم تیر بر یک کانال بسیار کوچک 10 کیلومتری کار سختی نیست.

بعد از بستن تنگه هرمز چه اتفاقی می افتد؟

این سوال مهم تری از نحوه بستن تنگه هرمز است ؛ بعد از بستن تنگه هرمز چه اتفاقی می افتد و آیا ایران می تواند همچنان تنگه را بسته نگه دارد؟ 

به فرض این که ایران اعلام کرد از ساعت یک دقیقه بامداد فردا اجازه عبور کشتی از تنگه را نخواهد داد و عبور کنندگان را موشک باران و غرق خواهد کرد.

طبیعتاً بعد از این تهدید ، هیچ شرکتی ریسک نخواهد کرد تا کشتی و سرنشینان آن را به خطر بیندازد و از زیر باران موشک و از میان مین هایی که هر لحظه ممکن است منفجر شوند عبور دهد.

اینجاست که اولین کشتی عبوری که ممکن است با لابی آمریکا و با اسکورت ناوهای آمریکایی صورت بگیرد تعیین کننده خواهد بود.
اگر این کشتی مورد حمله ایران قرار نگیرد و بعد از ان هم روند عبور و مرور طبق روال معمول انجام شود ،گیوتین ، بی آنکه گردنی را بزند فرودافتاده و ایران قضیه را باخته است . لذا بدیهی است که وقتی ایران "مجبور"‌به اعلام مسدودی تنگه شده ، "مجبور"‌به اعمال مسدودی ان نیز خواهد بود و اولین انفجارها شکل می گیرد و قیمت نفت با جهشی بی سابقه مواجه می شود.

در چنین شرایطی آمریکا دو راه بیشتر ندارد:‌یا دست روی دست بگذارد و برغم آن همه ادعا و قدرتمندی ، تماشاگر تسلط ایران باشد یا آن که وارد معرکه شود تا تنگه را بگشاید و جریان انرژی را به حالت عادی درآورد.

طبیعتاً امریکا نیز مانند ایران نمی خواهد از پیش بازنده باشد و لذا تصمیم به اقدام خواهد گرفت. اما قضیه این است که چه اقدامی؟ اگر پروسه بستن تنگه هرمز در همان تنگه و سواحلش بود ، شاید می شد با یک نبرد دریایی سنگین ، نیروهای دریایی و ساحلی ایران را شکست داد و با استقرار تعداد بیشتری از یگان های دریایی آمریکایی ، امنیت نفتکش ها را تأمین نمود ولی قضیه اینجاست که طرف دریایی نیروهای آمریکایی ، ناوها و ناوچه های متعارف نیستند که با چند موشک بتوان کارشان را ساخت و به زیر آبشان فرستاد بلکه چالش اصلی آنها حجم انبوه و نامتقارن قایق های تندروی جنگی است و مهم تر این این ها ،‌موشک هایی که نه الزاماً از نقاطی ثابت در ساحل که از نقاط متحرک در همه جای ایران به سمت آن 10 کیلومتر شلیک می شوند و عملاً تنگه را ناامن و مسدود می نمایند.

اینجا باز هم امریکا بین سه تصمیم قرار می گیرد:‌ 
-کنار آمدن وضعیت پیش آمده
-مذاکره با تهران و دادن امتیازات برای بازگشت به شرایط قبلی
-از بین بردن عوامل تهدید تنگه هرمز ؛ بدین معنا که ارتش ایالات متحده ، جنگ را فراتر از درگیری در دریا و حوزه پیرامونی کشتی ها و نفتکش ها به عمق خاک ایران ببرد و بکوشد تمام موشک اندازهای متحرک ایران را شناسایی و منهدم کند.

بدیهی است که حالت نخست به معنی شکست آشکار آمریکاست و لذا این گزینه قطعاً در دستور کار ایالات متحده قرار نخواهد گرفت.
می ماند دو گزینه بعدی که اجرای هر کدام از آنها بستگی تام به شرایط ان زمان دو حریف دارد. اگر آمریکا و متحدانش در شرایطی باشند که بدانند در صورت حمله به ایران پیروز میدان هستند در این گزینه تردیدی نخواهند داشت و الا رو به مذاکره خواهند آورد زیرا اقتصاد آنها نمی توان برای مدت طولانی با قیمت های نجومی انرژی ادامه حیات دهد.
کشتی بعد از حمله

اقدام احتمالی آمریکا برای نابودسازی توان موشکی ایران در عمق خاک ایران ، به معنای حمله نظامی به تمامیت ارضی تلقی می شود و جنگ تمام عیار نتیجه ان خواهد بود. 

اما قضیه اینجاست که برای آمریکا بعد از دو تجربه ذی قیمت افغانستان و عراق ، حمله نظامی به کشور ثالثی در منطقه هرگز در اولویت نیست. نظامیان آمریکا و متحدانشان یک دهه بعد از اشغال افغانستان ، هنوز تلفات می دهند و این اواخر هم کاخ سفید اعلام کرده که حاضر به گفت و گو با طالبان است، همان طالبانی که برای نابودی شان به افغانستان حمله شده بود!

هر چند حمله آمریکا ، برای ایران بسیار خسارت بار خواهد بود و حتی می توان بیشتر از خسارات وارده بر آمریکا بر ما لطمه وارد می شود چون ما در خاک خون می جنگیم و در این باره نمی توان شعار درمانی کرد ولی آمریکایی ها در تصمیم خود برای حمله به ایران ،‌ خسارت های وارده به ایران را در نظر نخواهند گرفت بلکه در وهله اول آسیب هایی که خود متحمل خواهند شد را محاسبه می کنند و اتفاقاً همین حسابگری هوشمندانه غربی است که تا کنون آنها را از حمله نظامی به ایرانی که اساساً قابل مقایسه با عراق و افغانستان نیست ، بازداشته است.
ناو آمریکایی

به فرض حمله آمریکا به ایران ، یقیناً اوضاع تنگه هرمز ، نه تنها بهتر نمی شود بلکه آتش افروخته شده در هرمز به کل منطقه نیز سرایت می کند و عواقبی به همراه خواهد داشت که هیچ کس از گستردگی و طول مدتش خبر ندارد.
بنابراین ، حمله فراگیر به ایران نیز برای گشودن هرمز ، نقض غرض خواهد بود.

بنابراین ، اگر قرار باشد حمله ای فراگیر به ایران صورت گیرد ، تصمیم گیری درباره آن ، صرفاً جنبه های تاکتیکی برای بازگشایی تنگه نخواهد داشت ، بلکه الزاماً تابعی از راهبرد کلی آمریکا در قبال ایران خواهد بود. بنابراین دغدغه استراتژیک آمریکا می تواند این باشد که اقدام ایران به بستن تنگه هرمز ، قبل از زمانی باشد که آمریکا و متحدانش مهیای حمله به ایران هستند.

لذا آمریکایی ها از همین الان تمام تلاش های خود را معطوف این کرده اند که اساساً نگذارند کار به عملی کردن تهدید ایران در بستن تنگه هرمز برسد زیرا در چنان وضعیتی یا باید وارد جنگ با ایران با آینده نامعلوم - برای هر دو طرف - شوند و یا مذاکره کنند و امتیاز دهند.
امضای اوباما


هم از این روست که در پیام اخیری که اوباما برای رهبری ایران ارسال کرده ،‌بعد از تهدید درباره بستن تنگه هرمز ، دعوت به مذاکره هم وجود دارد؛ این گزینه ای عاقلانه برای آمریکایی هاست که به جای مذاکره در شرایط جنگی برای بازکردن تنگه ، در شرایط غیرجنگی حاضر برای نبستن تنگه مذاکره کنند.

 
ارسال در تاريخ دو شنبه 10 بهمن 1390برچسب:, توسط روح الله

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد